آنتونیو گاموندا | کتاب سسیلیا

نور، نخستین حیوانِ مشهودِ آن نامشهود است.                                                  لزاما لیما     این کتاب را آنتونیو گاموندا برای نوه‌اش نوشت. که از آثار مهم شعر گاموندا محسوب …

زیر پوست مادرت می‌خوابی | آنتونیو گاموندا

زیر پوست مادرت می‌خوابی و رویاهایش در رویاهای تو رخنه می‌کنند. در همان حیرت درخشان بیدار می‌شوید. هنوز نمی‌دانی که هستی: مرددی میان مادرت و ‌لرزشی زنده.

تو بر دلم نشسته‌ای | آنتونیو گاموندا

انگار که فرود آمده باشی بر دلم و نور آورده باشی به رگ‌های من و من سرخوشانه دیوانه‌‌‌ باشم. در زلالی‌ات همه چیز قطعی‌ست: تو بر دلم نشسته‌ای نور در رگ‌هایم و من‌ سرخوشانه دیوانه‌‌ام.

زیر درختان بید | آنتونیو گاموندا

زیر درختان بید تو را در آغوشم می‌برم و احساس می‌کنم زنده‌ای. پس به نور در می‌آییم و برای نخستین بار آسمان را می‌بینی، نشانه‌ها را و بدانان نام می‌بخشی. حقیقت دارد: در گستره‌ی دست‌هایت آسمان بزرگ و آبی‌ست.

باز خواهی گشت | آنتونیو گاموندا

باز خواهی گشت «وقتی گیلاس‌ها شکوفه کنند و قمری بیدار شود.» جهان را در دروغی درخشان نقاشی کرده‌ای. چشمان قمری را سرخ دیدم از خشم. می‌دانم تیزاب زهرین در برگ‌های بو مسکن می‌کند، این‌که میوه‌هایش قلب پرندگان را از حرکت باز می‌دارند‌. در برف اما گیلاس‌های سیاه است و مویه‌‌ی …

برگشت به بالای صفحه